10
تیر

مامان بیا

چند ماهی میشه که کلمات رو یکی در میون میگه و منظورش رو میرسونه. امروز اولین جمله‌شو گفت. اونم چی؟ :)

“مامان بیا…”

من غششش

وقتی همراه بابایی و کیک زعفرون و گلاب رفته بودن تو بالکن و منتظرم بودن که شیرو داغ کنم و بهشون ملحق بشم.

راستی راستی زندگی شاید همین باشد.


free b2evolution skin
7
بهمن

پزشک با وجدان منقرض نشده است

دیشب که برای پاسخ به یکسری نگرانی‌های مادرانه راهی مطب پزشک متخصص اطفالی شدم که یکی از دوستانم معرفی کرده بود فکر نمیکردم قراره با یکی از بهترین پزشک‌های اطفال قم روبرو بشم. بهترین نه فقط در تخصص پزشکی (که قطعا در علم و تخصص هم ایشون سرآمد هستند) بلکه بهترین به این معنا که وجدان کاری و اخلاق و ایمان سرلوحه کارشون بود. با صبر و حوصله به لیست بلند بالای سوالات من جواب دادن و حتی زیر نکات مهمش برام خط کشیدن و جواب‌های مهم رو با توضیح نوشتن برام!

این حجم از تواضع برام غیرقابل درک بود و تا قبل از این فکر می‌کردم نسل پزشک‌های خوب دنیا منقرض شده!

ایشون بعداز معاینه که متوجه شدن کوچولوی من سالمه و هیچ مشکلی نداره با احساس فراوان و با همدلی وصف ناشدنی شروع به شکر خدای مهربون کردن و اینقدر این تشکر از خدا از تهِ قلبشون بود که کاملا با ایشون احساس قرابت کردیم! و تا پایان ویزیت ذکر و یاد خدا از زبونشون نمی افتاد و از خودِ ما بیشتر خوشحال بودن از اینکه آلاء سالمه و همه چیزش نرمال و کاملا طبیعیه.

آخرش هم بهم گفتن بچه داری خیلی ساده تر از اون چیزی هست که تو فکر می‌کنی. آرامش داشته باش و افکار منفی رو کنار بذار. به بچه شیر بده و بذار بخوابه و فکرتو آزاد بذار. همین! گفتن بچه خیلی راحت بزرگ میشه و این لطفِ خداست به شما که چنین فرشته‌ای دارید.

جالب‌ اینکه وقتی همسرم پرسیدن ویزیت بعدی برای چکاپ کی بیایم ایشون خیلی صمیمی گفتن نیازی نیست بیاید اصلا برو دو سه ماه دیگه بیا. (بر خلاف پزشک‌هایی که میگن حتما باید فلان تاریخ مراجعه کنید در حالیکه واقعا نیازی نیست) اصلا داروی شیمیایی برای کوچولو تجویز نکردن و مهم‌ترین ارمغان این ویزیت برای ما آرامش، آرامش و آرامش بود.

پ. ن : دکتر محمدجواد قاسم زاده. قم. فلکه صفاییه. طبقه فوقانی داروخانه دکتر کاویانی


free b2evolution skin
13
تیر

فرشته کوچولو

بارداری فواید زیادی برای من داشته. من که گوشی و لپ تاب از دستم نمی افتاد، حالا همیشه روی حالت پرواز هستم و در دسترس هیچکس نیستم. مودم خانه خاموش است و کم تر تلویزیون می بینم. هرچند باید به همه توضیح بدهم که چرا پاسخگو نبودم و در دسترس نیستم اما می ارزد به آرامشی که در آن غرق شده ام.

از همه مهم تر اینکه کم خوراک شدم و این تغییر برایم فوق العاده است.

سحرخیزی هم تحفه دیگری از فرشته کوچک درونم برای مادر همیشه تنبلش بوده. بین الطلوعین با صدای دعای عهد که در خانه می پیچد و شیر گرم خیلی به من می چسبد. هرچند جان جانان در خواب ناز هستند ولی گاهی نگاهی به نیم رخ خسته و خواب آلوده اش حالم را خوب می کند و مسحور تارهای سفید شقیقه اش می شوم که نشان از پدر شدن دارد…

پ ن:

she is a girl…

coming soon…


free b2evolution skin
17
فروردین

زندگی جدید

اول که جواب آزمایش را می‌بینید باورتان نمی‌شود. دوباره آزمایش می‌دهید. ولی باز هم باورتان نمی‌شود.

بی‌توجه به جواب آزمایش راهی مسافرت هرساله تان می‌شوید. در طول سفر کلا جواب آزمایش را فراموش می‌کنید و به کسی هم چیزی نمی‌گویید.

اما کم کم علائم ظاهر می‌شوند! بوهایی که عاشق شان بوده‌اید حالتان را به هم می‌زند. از دیدن مرغ حالت تهوع می‌گیرید. همه یخچال‌ها و کابینت‌های دنیا بد بو هستند. روز به روز خابالو تر می‌شوید. خسته و کوفته هستید. انگار صبح‌ها با کتک از خواب بیدار می‌شوید. اعصاب ندارید! حوصله ندارید!

اولین باری که تمام دل و روده تان بالا میاید و همسرتان از خوشحالی ریسه می‌رود واقعا باورتان می‌شود که جواب آزمایش راست بوده ! ناگزیر هستید باور کنید ! حالا شما هستید و یک زندگی جدید. بسم الله…


free b2evolution skin
12
بهمن

برف حرم مطهر

1517160535img_20180128_204653_504.jpg


free b2evolution skin