مادر کافی
وقتی میریم حرم خانمهای محترم زیادی به ما اظهار لطف میکنند و قربون صدقهی آلا میرن. دختر کوچولوها هم صف میکشن که یه لحظه بدم بغلشون که البته نمیدم فقط اجازه دارن دست و پاشو نوازش کنن!
من از اون دسته آدمهایی بودم که زیاد از بچهها تو محیطهای عمومی استقبال نمیکردم به خصوص از اون بچههایی که دائم مزاحم مادرشون و بقیه هستن. الان نظرم کمی تغییر کرده مثلا اگه یه نینی یک ماهه ببینم قطعا براش قش و ضعف میکنم چون یاد روزهای اول آلا می افتم که خیلی زود گذشت. ولی من همچنان با مزاحمت ایجاد کردن برای دیگران اکیدا مخالفم و سعی میکنم خودم و بچهام مزاحم کسی نباشیم. در کنارش نمیپسندم که زن همین که بچهدار شد دائم تو خونه باشه و خودش رو وقف بچه کنه. این اصلا ایده آل من نیست. هر زنی حق انتخاب داره که بخواد بعد از مادر شدن همچنان ادامه تحصیل بده یا سر کار بره. و ما باید بدون اینکه هیچ مادری رو قضاوت کنیم به انتخابش احترام بگذاریم. چون هر زنی قبل اینکه مادر باشه یک انسانه. از خود گذشتگیهای افراطی کمکی به بچه نمیکنه و فقط اون رو شدیدا وابسته و پر توقع بار میاره.
ترجیح من اینه که مراقب اول بچه مادر باشه اما مراقب دوم که از نظر من باید پدر باشه برای مادر فرصت هایی رو ایجاد میکنه که برای خودش وقت بگذاره و ساعتهای خلوت و شخصی داشته باشه.
ایده آل اینه که بچه به هردو دلبسته (و نه وابسته) باشه. این انتخاب منه و من به انتخاب همه شما عزیزان احترام میگذارم و قطعا شرایطتون با من و زندگی من تفاوت داره.