فرشته کوچولو
بارداری فواید زیادی برای من داشته. من که گوشی و لپ تاب از دستم نمی افتاد، حالا همیشه روی حالت پرواز هستم و در دسترس هیچکس نیستم. مودم خانه خاموش است و کم تر تلویزیون می بینم. هرچند باید به همه توضیح بدهم که چرا پاسخگو نبودم و در دسترس نیستم اما می ارزد به آرامشی که در آن غرق شده ام.
از همه مهم تر اینکه کم خوراک شدم و این تغییر برایم فوق العاده است.
سحرخیزی هم تحفه دیگری از فرشته کوچک درونم برای مادر همیشه تنبلش بوده. بین الطلوعین با صدای دعای عهد که در خانه می پیچد و شیر گرم خیلی به من می چسبد. هرچند جان جانان در خواب ناز هستند ولی گاهی نگاهی به نیم رخ خسته و خواب آلوده اش حالم را خوب می کند و مسحور تارهای سفید شقیقه اش می شوم که نشان از پدر شدن دارد…
پ ن:
she is a girl…
coming soon…