دلم می‌خواهد چای و آلبالو خشک بخورم.
چه کسی گفته که چای حتما باید با یک چیز شیرین خورده شود!
چرا باید همه مثل هم باشیم و دائم از یکدیگر پیروی کنیم؟
من از این تکرارها خسته‌ام.
دلم یک اتفاق جدید می‌خواهد. مثلِ چایِ تلخ و آلبالو خشکِ شور.

پ. ن1: علاقه من به چای و آلبالو خشک مربوط به چندین سال پیش است، زمانی که با عزیزی بیرون رفته بودم. چای داشتیم اما قند نداشتیم؛ لذا چای خوردیم با آلبالو.

پ. ن2: می‌توان چای تلخ و آلبالو شور خورد و مزه شیرین حس کرد! بستگی دارد کجا باشید و با کی باشید!

پ.ن3: اگر می‌خواهید خاطره یک دوست همیشه با شما بماند یک اتفاق متفاوت را با هم تجربه کنید. اتفاقی که خارج از عادات روزانه باشد.

پ.ن4: از تجربیات جدید نترسید!

یکی از سخت‌ترین کارهای دنیا می‌دونید چیه؟ عکاسی از نوزاد در فضای باز.
در روزهای پایانی بهار با یک دوست عزیز و فوق العاده صبور در برابر صدای گوش‌نوازِ آلا و مامانِ آلا رفتیم عکاسی. یک بوستان هست تو قم، نزدیک جامعه الزهرا که ویژه بانوانه و من اولین بار بود که می‌رفتم و بسی به حال خودم افسوس خوردم که زودتر کشفش نکردم.
جونم براتون بگه که من اینقدر وسیله زیاد برده بودم برای نی‌نی و دکورهای عکس که در همان ابتدا ممنوع الورود شدم. بعد هم صاف و پوست‌کنده گفتم اومدیم عکاسی و این همه وسیله برای این منظوره و در جواب بنده مسئولین پارک گفتن که اینجا عکاسی ممنوعه اصلا! پس باید همینجا بمونید تا دوربینو تحویل بدید بعد اجازه دارید برید ! (نقل به مضمون)
خلاصه که بالاخره موفق شدیم بریم تو و به لطایف الحیل عکاسی کردیم.
ممنونم از اون عکاس با سلیقه که این‌ لحظاتِ رویاییِ تکرار نشدنی رو برام‌ ثبت کرد. اولین مواجهه‌ی مستقیم و بی‌واسطه‌ی آلا با طبیعت، رو چمن نشستن، لمسِ شمشادها و چشیدن طعمِ برگِ درخت، رفتن پشه‌ها تو یقه‌اش! و خیلی چیزهای دیگه.
حالا اولین بهارِ زندگی آلا رو به اتمامه و من با خودم فکر می‌کنم چند تا بهارِ دیگه میاد که من و آلا مادر و دختری بریم گردش؟ شاید خیلی. شاید هم هیچی. مهم نیست! مهم اینه که امروز، اولین روزِ بقیه‌ی عمر ماست…

این جوجه صبح ها که از خواب بیدار میشه با چنان اهتمام و تلاشی دنبال یه چیزی برای بازی کردن می‌گرده که انگار مهم‌ترین کار دنیا رو بهش سپردن. کافیه یه وسیله بدم دستش که حسابی باهاش مشغول بشه و تمرکز کنه روش. من از دور نگاش می‌کنم و اولین چیزی که به ذهنم می‌رسه اینه که ما هم مثل اون داریم بازی می‌کنیم فقط سایز بازی‌هامون بزرگ‌تره و شکلش فرق می‌کنه! احتمالا خدا هم از اون بالا داره ما رو نگاه می‌کنه که اینقدر بازیِ دنیا رو جدی گرفتیم و بهمون لبخند می‌زنه!
.
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ
آیه ۲۰ سوره حدید
ترجمه من: زندگیِ دنیا فقط یه بازیِ بچگانه‌ست! زیاد جدی‌اش نگیرید!

ای پادشَهِ خوبان…
تولدتان مبارک…
شیرینی ما فراموش نشه :)
کالسکه دلیجان ایرانی به دست و توش یک عدد نی‌نی از نوع دختر که خیلی دلبر باشه و روز جمعه‌ای مسجد جمکران و داداشت اومده باشه قم پیشِتون و صبحونه نون و پنیر و چای با هِل تو حیاط مسجد و هوایِ تمیزِ بعد از بارونِ بهاری و آسمون صاف و آبی؟ من و این همه خوشبختی؟

پ ن: قم این روزها دیدنیه
ان‌شاءالله صبح ظهور رو ببینیم صلوات

زن می‌خواهی باش، مرد هم می‌خواهی باش، اگر عمل صالح انجام دهی در حالی که روح ایمانی خود را حفظ کرده باشی و جهت گیری قلبت به طرف حق باشد، اولا: حیاتت را طیب می‌کنیم. ثانیا: اجر بهترین عمل را به همه اعمالت سرایت می‌دهیم.
کتاب “زن، آنگونه که باید باشد” اصغر طاهرزاده
.
به زبان خودمانی: شما مادر هستی و همواره نیتت این است که به بهترین شکل مادری کنی. و همیشه سعی بر بهتر شدن داری. حالا آن بهترین بخش از مادری‌ات را می‌گیرند و تمام مادری‌ات را بر اساس همان نمونه‌ی عالی‌اش حساب می‌کنند. و تو می‌شوی بهترین مادر برای فرزندت ان‌شاءالله.
دقت کنید میانگین نمره‌ات را حساب نمی‌کنند! نمره‌ی بهترین عملت را می‌گیری!
.
این حرف بر چه اساسی است؟ آیه نود و هفت سوره نحل
.
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
.
پ.ن:
من سه ماه و بیست روزم بود.
سرهمی جورابدارم برام کوتاه شده بود.
مامانم جوراباشو جدا کرد، به جاش برام یه نوار خوشگل دوخت.
بابام لباسمو بهم پوشوند.
مامانم از دیدن شلوارم که اینقد برام کوتاه شده غش کرد! :)
.
صد و ده روز.
زود بزرگ نشو!