13
مرداد
مانتوی سفید عزیزم
سال هشتادوهشت باهم آشنا شدیم. ده سال پیش. در یک سفر زیارتی خارجه! رفیقِ خوبی بود. یار و همراه. از روزهای گرمِ دانشجویی و آفتابِ کویر بگیر تا خواستگاری و شبِ بله برون. وجودش برکت داشت. هرجا بود نسیمِ خنک میوزید و آدم احساسِ راحتی میکرد. بی هیچ زحمتی هر… بیشتر »